دموکراسی

نخبه گرائی رقابتی و دیدگاه تکنوکراتیک، مدل پنجم دموکراسی

دموکراسی معاصر

  مدل پنجم – نخبه گرائی رقابتی و دیدگاه تکنوکراتیک

Elitism

ماکس وبر(۱۸۶۴-۱۹۲۰) و ژوزف شومپتر(۱۸۸۳-۱۹۴۶) معتقد بودند که برای زیستن در یک جامعه صنعتی جدید باید بهای سنگینی پرداخت. در کار آن ها مفهوم بسیار محدودی از دموکراسی مورد تایید قرار می گیرد که بهترین حالت، ابزاری برای انتخاب تصمیم گیران و پیشگیری از زیاده روی های آن هاست.

“تنها در پرتو فهم ماهیت احزاب سیاسی جدید است که می توان به درک کامل معنای گسترش حق رای در قرن نوزدهم و بیستم نائل آمده , وبر اندیشه گسترش حق رای به مشابه عاملی در خدمت تضمین«حاکمیت مردم» را اندیشه کاملا ساده انگارانه و به دور از واقعیت می پنداشت و آن راباپیدایش نوع جدیدی از سیاستمدار حرفه ای مر تبط می دانست”[۱]

و برداشت از دموکراسی و مفهوم آن با درک نقش احزاب در این دوره بیشتر نمایان گر می شود.

وبر در رساله مشهور خود«سیاست به مشابه یک حرفه» به «عاطفی بودن» توده ها اشاره می کند.

او دموکراسی را به مثابه زمینه ای برای محک زدن رهبران بالقوه تصویر می کند.

“وبر دموکراسی انتخابی جدید را«دموکراسی رهبردار مردمی» می نامد. “[۲]

آنچه در فرآیند دموکراتیک برای او اهمیت داشت این بود که شکلی از«دیکتاتوری انتخابی» استقرار می یافت.

او به خوبی می دانست که دوران«قهرمانی» فردگرائی لیبرال به سرآمده است.

وبر معتقد بود که بدون وجود یک نظام اداری کاردان و قابل پیش بینی، امور عمومی به سرعت به باتلاقی از مبارزه داخلی میان دستجات مختلف تبدیل شده و کارآیی خود را در حل و فصل مسائل بارم دسته جمعی از دست خواهد داد.

آثار وبر بر جامعه شناسی و علوم سیاسی دنیای آنگلوی آمریکایی تاثیر عظیمی برجای گذاشت.

 

 آخرین نشان دموکراسی

“شومپتر متولد اتریش و بعدا شهروند ایالات متحده گردید در اثر کلاسیک خود«سرمایه داری، سوسیالیسم و دموکراسی» که برای نخستین بار در سال ۱۹۴۲ انتشار یافت بر تکامل نظریه دموکراتیک در دوران پس از جنگ جهانی دوم، به ویژه در رشته های نوپای علوم سیاسی و جامعه شناسی، تاثیر گسترده ای برجای گذاشت”[۳]

شومپتر مانند وبر، مفهوم حاکمیت مردمی را غیرسودمند و مشمول از ابهام ها خطرناک می دانست. حکومت بر دنیای پیچیده جدید فقط در صورتی می توانست موفقیت آمیز باشد، که«دولت حاکم» به روشنی از«مردم حاکم» تفکیک شود و نقش گروه اخیر کاملا محدود و مشخص گردد.

دفاع شومپتر از«دموکراسی متکی به رهبری» یا«نخبه گرائی» بر نفی آشکار«آموزه کلاسیک دموکراسی» استوار بود. منظور او وجود«آرایشی نهادی برای ورود به قلمرو تصمیم گیری های سیاسی بود».

به عقیده او چون مردم نه تنها خواست های متفاوت، بلکه ارزش های متفاوت دارند پس وجود نوعی«صلاح عمومی» را نقد می کرد و به آن حمله می کرد.

شومپتر با روش های و استدلال های خاصی اندیشه کلاسیک دموکراسی را نقد می کند.

او می گوید “اگر حتی فرض کنیم که«اراده همگانی» همان «اراده اکثریت» باشد به هیچ وجه تضمینی وجود ندارد که«دموکراسی کلاسیک آنچه را که مردم واقعا می خواهند» متحقق سازد.

دومین استدلال شومپتر علیه«آموزه کلاسیک» آن است که گاهی اوقات تصمیمات سازمان های غیر دموکراتیک برای مردم به طور کلی قابل قبولتر از «تصمیمات دموکراتیک» است. ” [۴]

شومپتر رفتار سیاستمداران را شبیه فعالیت های کارفرمایانی دانست که برای جلب مشتری با یکدیگر رقابت می کنند زمام امور حکومت به درستی متعلق به کسانی است که «بازار» را تحت فرمان خود دارند.

او برای فعالیت رضایت بخش دموکراسی شرایطی را برمی شمارد.

“۱- سیاستمداران باید از استعداد بالایی برخوردار باشند.

۲- رقابت میان رهبران(و احزاب) رقیب در عرصه نسبتا محدودی از مسائل سیاسی صورت بگیرد و مقید به وفاق در مورد جهت کلی سیاست ملی، عناصر تشکیل دهنده یک برنامه پارلمانی منطقی و مسائل مربوط به قانون اساسی باشد.

۳- یک بوروکراسی مستقل و به خوبی تعلیم دیده با«سابقه و سنت خوب» وجود داشته باشد که به سیاستمداران در کلیه جذبه های تدوین خط مشی و اداره امور کمک کند.

۴- نوعی«نظارت  برخود دموکراتیک» وجود داشته باشد، یعنی به عنوان مثال در مورد نامطلوب بودن درآمیختگی نقش رای دهندگان و سیاستمداران انقاد پیش از حد از حکومت در همه زمینه ها، و رفتار غیرقابل پیش بینی و قهرآمیز، نوعی توافق کلی وجود داشته باشد.

۵- باید فرهنگی وجود داشته باشد که بتواند اختلاف عقاید را تحمل کند.”[۵]

او معتقد است که دموکراسی هنگامی در معرض فروپاشی قرار می گیرد که منافع و ایدئولوژی ها چنان استوار باشند که مردم آمادگی لازم برای سازش را نداشته باشد، چنین وضعیتی معمولا نشانه پایان نظام سیاسی دموکراتیک است.

اهمیت دموکراسی برای شومپتر در آن است که موضع کسانی را که در قدرت هستند مشروعیت می بخشند.

در نظام دموکراتیک شومپتر، تنها شرکت کنندگان کامل، اعضای نخبگان سیاسی در احزاب و ادارات دولتی اند.

 

چکیده مدل پنجم دموکراسی نخبه گرائی رقابتی

اصول توجیهی

– روشی برای انتخاب نخبگان سیاسی کاردان و دارای بینشی که قادر باشند.

– تصمیمات قانون گذاری و اداری لازم را بگیرند.

– مانعی در راه زیاده روی های رهبری سیاسی

 

خصوصیات عمده

– حکومت پارلمانی همراه با قوه مجریه قوی

– رقابت میان احزاب و نخبگان سیاسی رقیب

– سلطه سیاست های حزبی بر پارلمان

– مرکزیت رهبری سیاسی

– بوروکراسی: یک تشکیلات اداری مستقل و به خوبی تعلیم دیده

– وجود محدودیت های قانونی و عملی در مقابل«برد موثر تصمیم گیری سیاسی»

شرایط عمومی

– جامعه صنعتی

– انگاره قطعه تضاد اجتماعی و سیاسی

– انتخاب کنندگان که اطلاع و یا عاطفی

– یک فرهنگ سیاسی که اختلاف عقاید را تحمل می کند

– پیدایش لایه متخصصان فنی و مدیران متبحر

– رقابت میان دولت ها برای کسب قدرت و تفوق در نظام بین المللی.”[۶]

[۱]مدل های دموکراسی-دیوید هلد ۲۳۹

[۲] – همان ص ۲۴۲

[۳] – ص ۲۵۱-

[۴]– – همان ص۲۶۳

[۵] – همان ص۲۶۸ 

[۶] همان

نمایش بیشتر

سید محسن مدنی بجستانی

مهندس برق قدرت - فوق لیسانس علوم سیاسی

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا