آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا
those of them who have faith in Allah and the Last Day and act righteously

درس تفسیر استاد محسن فقیهی
۹۶/۱۱/۲۵
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر آیه ۶۲ سوره بقره
(إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ
صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ)[۱]
در حقیقت، کسانى که [به اسلام] ایمان آورده و کسانى که یهودى شدهاند و ترسایان و صابئین، هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد.
Indeed the faithful, the Jews, the Christians, and the Sabaeans—those of them who have faith in Allah and the Last Day and act righteously—they shall have their reward from their Lord, and they will have no fear, nor will they grieve.
این آیه شأن نزولی دارد. سلمان فارسی از محضر رسول خدا سؤالی میپرسد مبنی بر عاقبت پیروان سایر ادیان که انسانهای خوبی بودند و از این دنیا رفتند و نتوانستند فیض اسلام را درک کنند؛ در پاسخ به این پرسش این آیه نازل شد.
یعنی خداوند میفرماید تمام یهودیان و مسیحیان و پیروان ادیان الهی مادامیکه به خداوند ایمان دارند و به آخرت ایمان داشته و عمل صالح انجام میدهند، پاداش خود را خواهند گرفت و دچار حزن و اندوه نخواهند شد.
این آیه اطلاق دارد و سایر زمانها را چه قبل از اسلام و چه در آن زمان و چه امروز در بر میگیرد. پیروان ادیان الهی مشمول حکم این آیه هستند و اگر ایمان به خدا و معاد داشته باشند و عمل صالح انجام دهند، پاداش آنها ضایع نخواهد شد.
نکتهای که در این آیه اهمّیت دارد، در رابطه با مورد حقیقی پاداش مذکور در آیه است. چه کسانی در پیروان ادیان آسمانی مشمول حکم این آیه هستند. اگر کسی در رابطه با حقّانیت ادیان تحقیق کند و یا میتواند تحقیق کند و احتمال حقّانیت اسلام را میدهد، امّا به جهات مختلف از این کار صرف نظر میکند، چنین کسی جاهل مقصّر است. این آیه در رابطه با جاهل قاصر است. نه اشخاصی که میتوانستند و غفلت کردند. جاهل مقصّر از دایره این پاداش بیرون است.
(گرفتاری های روزگارما !!)
البتّه باید توجّه کرد که امروزه شاید بتوان ادّعا کرد عموم مردم جاهل قاصر هستند. چرا که مردم در حالت عادّی کمتر به فکر تحقیق از حقّانیت تفکّرات خود میافتند. خود ما امروزه در ایران چقدر مسلمان داریم که از سر تحقیق به اسلام اذعان کرده باشند؟ فلذا این قول درستی است که بگوییم بیشتر انسانها در سایر کشورهای دنیا جاهل قاصر هستند؛ و طبق این آیه مادامی که این انسانها به خداوند و روز معاد ایمان داشته باشند و عمل صالح بیاورند، پاداش خود را خواهند گرفت.
نکتهی دیگری که در این آیه باید مورد توجّه قرار گیرد، تفاوت دو ایمان مذکور در آیه است. در ابتدای آیه خداوند از «ألذین آمنوا» سخن میگوید و آنها را در عرض یهودیان و مسیحیان قرار میدهند. در ادامه پس از ذکر یهودیان و مسیحیان دوباره تعبیر به «من آمن بالله» میشود. این دو تعبیر نمیتواند یک چیز باشد؛ زیرا تحصیل حاصل خواهد بود.
مرحوم علّامه طباطبائی میفرمایند که «ألذّین آمنوا» در ابتدای آیه ایمان ظاهری و آنهایی را میرساند که به اسم مسلمان خوانده میشوند. این افراد با کسانی که مسیحی و یهودی خوانده میشوند اگر ایمان حقیقی به خدا و معاد داشته باشند و عمل صالح بیاورند، پاداش خود را یکسان میگیرند؛ یعنی این تعبیر «من آمن بالله…» ناظر به تمام مسلمین و یهودیان و مسیحیان است؛ زیرا میخواهد از ایمان حقیقی تعبیر کند.[۲]
خود ایشان معنای دوّمی را هم ذکر میکنند. بر طبق این تفسیر «من آمن بالله…» برای یهودیان و مسیحیان است و دیگر ارتباطی به «ألذّین آمنوا» ندارد؛ و فقط برای دو گروه مسیحی و یهودی است.
به نظر ما، این تفسیر دوّم خلاف ظاهر است. ظاهراً این تعبیر «من آمن بالله…» برای اعمّ از مسیحی و یهودی و مسلمان ظاهری است؛ و نکتهای را هم اضافه کردیم نسبت به این مطلب که اگر جاهل مقصّر باشد مشمول این حکم نخواهد بود.
……….
در تفسیر نمونه از جامع البیان، نقل شده است: سلمان فارسى به رسول اکرم صلى الله علیه و آله گفت:
دوستان من که اهل ایمان و نماز بودند، ولى شما را ندیدند تا به شما ایمان بیاورند، وضع آنها در قیامت چگونه است؟ یکى از حاضران جواب داد: اهل دوزخند. ولى این آیه نازل شد که هر کدام از پیروان ادیان که در عصر خود بر طبق وظایف و فرمان الهى عمل کردهاند، مأجورند. البتّه این آیه نمىتواند بهانه و دستاویزى براى ماندن در یهودیّت و مسیحیّت باشد. زیرا اوّلًا: قرآن، اهل کتاب را به اسلام دعوت نموده است و ثانیاً: تهدید کرده که اگر آگاهانه به سراغ دینى غیر از اسلام بروند، مورد قبول نیست. «۱»
«۱». آلعمران، ۸۵.
جلد ۱ – صفحه ۱۲۸
مراد از «الَّذِینَ هادُوا» یهودیان هستند. این نامگذارى یا به سبب اظهار توبهى آنان است که با تعبیر «إِنَّا هُدْنا إِلَیْکَ» «۱» آمده است و یا به جهت آنکه این قوم به یکى از فرزندان حضرت یعقوب که یهود نام داشت، منسوب بودند.
مراد از «نصارى»، مسیحیان هستند که در جواب حضرت عیسى که فرمود: «مَنْ أَنْصارِی» گفتند: «نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ» «۲». شاید هم این نامگذارى به جهت سکونت آنان در منطقه ناصریّه، زادگاه عیسى علیه السلام باشد.
«صابئین» به کسانى گفته مىشود که خود را پیروان حضرت یحیى مىدانند و براى ستارگان، قدرت تدبیر قائلند. نام این گروه در سورههاى بقره، مائده و حج، در کنار یهود، نصارى، مجوس و مشرکان آمده است «۳» و از اینجا معلوم مىشود که صابئان غیر از چهار دستهى مذکورند. پیروان این آئین نیز همانند سایر اهلکتاب، به اسلام دعوت شدهاند. اینها با توجّه به اعتقادات خاصّ خود، پیروان اندکى دارند و اهل تبلیغ از دین خودشان نیستند.
آنها بیشتر در کنار رودخانهها و دریاها زندگى مىکنند و گوشهگیر و منزوى هستند. این افراد، غسلهاى متعدّدى دارند که در تابستان و زمستان باید در رودخانه و آب جارى انجام دهند.
هم اکنون تعداد نزدیک به پنج هزار نفر از آنان در خوزستان در کنار رود کارون و شهرهاى دیگر آن استان زندگى مىکنند و قریب به هشت هزار نفر نیز در عراق در کنار دجله و شهرهاى دیگر عراق سکونت دارند.
…
http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/faqihi/tafsir/96/961125