حکومت داری مطلوب ،پیشنهادی برای آنچه ما از کاندیداهای انتخابات می خواهیم
مقدمه
در انتخابات پیش رو و کش و قوس کاندیداها و جناح های سیاسی صداهای مختلفی شنیده می شود، صحبت از عملکرد قاطع شورای نگهبان و همچنین انتقاد های شدید از عملکرد شورای نگهبان و رد صلاحیت ها، ارائه لیست های مختلف راست و چپ و میانه، ائتلاف ها و انشقاق ها و اخبار مختلف کاندیداها هر روز و هر روز مخابره می شود، شعار های انتخاباتی که اکثرا از بس مشابه آن تکرار شده است مانند لالایی می ماند که دلخراش است.
قسمتی از واجدین آرا، به شیوه های انتخابات و جناح ها معترض اند و ….
اما آنچه مهم است زمان تصمیم گیری می گذرد و این موضوعات، موضوعات اصلی برای تصمیم گیری و حتی برگزاری یک انتخابات متفاوت با گذشته نیست تا ما نتیجه ای متفاوت برای اصلاح و پیشرفت کشور داشته باشم.
نمی خواهم بگویم و بنویسم که کاندیداها برنامه عملیاتی بدهند، به نظر من این هم یک شعار بیش نیست چرا که باز می توانند برنامه های کلی ارائه کنند و بگویند چه می کنیم.
اما این نوشتار سعی اش بر این است که بگوید ما رای دهندگان چه باید بخواهیم و چرا ؟
پیشنهادی برای آنچه ما باید از کاندیداهای انتخابات بخواهیم!
سالها فلاسفه سیاسی و اندیشمندان تا مردم کوچه و بازار هر کدام به زبان خود در جستجوی بهتر شدن اوضاع خود بودند و هر کدام راهی تجویز می کردند و تجربه بشری به این نقطه رسید که برای یک جامعه مطلوب بیش از این که ما به شکل حکومت و قالب آن بنگریم باید به شیوه حکموت داری و ارتباط بین حاکم و مردم و اعضای جامعه با همدیگر پرداخت.
اما در میان بسیاری از اندیشمندان این اتفاق نظر وجود دارد که وجود دولت خوب، شرط لازم برای حکمرانی خوب است. کمیسیون اقتصادی، اجتماعی آسیا و اقیانوس آرام (ESCAP) اصول مهم حکمرانی خوب و عوامل موثر در تقویت این اصول را تبیین نموده است؛ حکومتها با احترام نهادن به این اصول و اجرایی نمودن آنها، میتوانند گامهای موثری در روند توسعه پایدار بردارند. ESCAP ، اصول حکمرانی خوب دارد به شکل زیر تعریف مینماید:
مشارکت:
میزان مشارکت مردم در امور جامعه یکی از کلیدیترین پایههای حکمرانی خوب به شمار میرود. مشارکت میتواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم (از طریق نهادهای قانونی) صورت گیرد. البته نمیتوان انتظار داشت که در نظام تصمیمگیری یک کشور، تمامی نظرات موجود مد نظر قرار گیرد، بلکه مفهوم مشارکت در اینجا، اشاره به آزادی بیان و تنوع دیدگاهها و سازماندهی یک جامعه مدنی دارد.
حاکمیت قانون:
حکمرانی خوب نیازمند چارچوب عادلانهای از قوانین است که در بر گیرنده حمایت کامل از حقوق افراد (بویژه اقلیتها) در جامعه بوده و به صورت شایستهای اجرا گردد. لازم به ذکر است که اجرای عادلانه قوانین، مستلزم وجود نظام قضایی مستقل و یک بازوی اجرایی (پلیس) فساد ناپذیر برای این نظام میباشد.
شفافیت:
شفافیت، به معنی جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی سهل و آسان به آن برای همهاست. همچنین شفافیت را میتوان آگاهی افراد جامعه از چگونگی اتخاذ و اجرای تصمیمات نیز دانست. در چنین شرایطی، رسانههای گروهی به راحتی قادر به تجزیه و تحلیل و نقد سیاستهای اتخاذ شده در نظام تصمیم گیری و اجرایی کشور خواهند بود.
پاسخگویی:
پاسخگویی نهادها، سازمانها و موسسات در چارچوب قانونی و زمانی مشخص در برابر اعضاء خود و ارباب رجوع، از جمله عواملی است که به استوار شدن پایههای حکمرانی خوب در یک جامعه منجر میشود.
شکلگیری وفاق عمومی:
همانگونه که بیان گردید، فراهم نمودن زمینه ظهور نظرات متفاوت در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، از جمله اصول حکمرانی خوب میباشد. حکمران خوب، باید نظرات مختلف را در قالب وفاق ملی عمومی به سمتی رهنمون گردد که بیشترین همگرایی را با اهداف کل جامعه داشته باشد. ایفای این نقش حیاتی نیازمند شناخت دقیق نیازهای بلندمدت جامعه در مسیر حرکت به سمت توسعه پایدار میباشد.
حقوق مساوی (عدالت):
رفاه و آرامش پایدار در جامعه، با به رسمیت شناختن حقوق مساوی برای تمامی افراد ممکن خواهد بود. در جامعه باید این اطمینان وجود داشته باشد که افراد، به تناسب فعالیت خود در منافع جامعه سهیم خواهند بود. به عبارت دیگر در حکمرانی خوب، همه افراد باید از فرصتهای برابر برخوردار باشند.
اثر بخشی و کارایی:
از حکمرانی خوب به عنوان ابزاری برای تنظیم فعالیت نهادها در راستای استفاده کارا از منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست نیز یاد میشود. کارایی و اثر بخشی در مقوله حکمرانی از جمله مباحثی است که با گذشت زمان، اهمیت بیشتری پیدا نمودهاست.
مسئولیت پذیری:
مسئولیتپذیری را میتوان یکی از کلیدیترین مولفههای حکمرانی خوب به شمار آورد. درکنار موسسات و نهادهای حکومتی، سازمانهای خصوصی و نهادهای مدنی فعال در جامعه نیز باید در قبال سیاستها و اقدامات خود پاسخگو باشند. باید عنوان نمود که اصول حکمرانی خوب بهصورت زنجیره ای متصل به هم بوده و اجرایی شدن هرکدام از آنها، مستلزم اجرای سایر اصول میباشد. برای مثال نمیتوان انتظار داشت که مسئولیتپذیری و پاسخگویی بدون وجود شفافیت و حاکمیت قانون جنبه اجرایی چندانی در جامعه داشته باشد.
تجربه بشری بجایی رسید که این اصول را معیاری دانسته که چگونه می توان جامعه ای نه آرمانی بلکه مطلوب رقم زد.
آنچه در این انتخابات ها رقم می خورد باید نتیجتا بالا بودن رنکینگ کشورمان در این اصول باشد که این اصول هیچ مغایرتی با اصول اسلامی ندارد . جالب است وقتی سازمان UNDP که بازوی توسعه ای سازمان ملل متحد است در بررسی خود در خصوص حاکمان و حکومت های گذشته اعلام می کند که حکومت امام علی علیه السلام باید الگوی کشور های عربی و نمونه ای برای اصلاح حکومتداری آنها باشد و کوفی عنان آن را بر استناد نامه امام علی به مالک اشتر در خصوص حکومت مصر، او را عادل ترین حاکم می داند.
پس شایسته نیست ما در اجرا و رعایت این اصول در رتبه خوبی در دنیا نباشیم.
اصل مشارکت را چگونه می توان در جامعه توسعه داد، قطعا این اصل به این معنی نیست که فقط رای دهنده باشیم بلکه باید در امور سیاسی هم وظایفی داشته باشیم و حالتی فعال و نه منفعل داشته باشیم، ساز و کار این مهم با احزاب سیاسی قوی که از بدنه جامعه یارگیری می کنند شکل می گیرد، سازمان ها و تشکل های مردم نهادی که دارای کارکرد خوب اجتماعی باشند و بتوانند بعد از انتخابات همچنان پویا و کارکردی مثبت داشته باشند.
حال سوال اینجا است که آیا کاندیداهای محترم رتبه جهانی ما را در این اصول می دانند و خواسته ما اگر بالا بردن کیفیت و کمیت این اصول باشد چگونه می خواهند آن را عملیاتی کنند؟
کشف راز فساد گسترده در ایران در آمار سازمان شفافیت جهانی
شفافیت بینالملل: فساد اقتصادی در سال ۲۰۱۵ کاهش یافته است
حال تصمیم با ما است که فضای انتخابات را با چه ادبیات و کلماتی پر کنیم و بگذرانیم!!!
با سپاس
سید محسن مدنی