دستیابی به امت واحد بشری

آرمان نهایی اسلام درباره رابطه و مناسبات انسانی، رسیدن به امت واحد بشری است. همچنین در مورد سرزمین خواهان از میان رفتن مرزهای جغرافیایی و به وجود آمدن کشور واحد جهانی تحت حاکمیت قانون واحد الاهی است. یکی از اهداف رسالت جهانی پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله سرعت بخشیدن به روند حرکت تکاملی جامعه بشری برای رسیدن به این مرحله است.
جهانی بودن دعوت پیامبر اسلام
قرآن کریم درباره گستره رسالت پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ صریح و روشن این مسئله را اعلام میدارد و میفرماید رسالت پیامبر محدود به سرزمین و مردم خاص نیست؛ بلکه پیام و دعوتش جهانی است و او موظف است مردم جهان را به دور از هرگونه نژاد و رنگ، زبان و … به اسلام دعوت نماید. این مسئله از آیات زیر قابل استفاده است:
←← آیه ۲۸ سوره سبأ
“وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا کَافَّهً لِلنَّاسِ“؛ و ترا جز بهسوی همه مردم نفرستادیم”.
←← آیه ۱۵۸ سوره اعراف
“قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً“؛ بگو:ای مردم! من فرستاده خدا بهسوی همه شما هستم.
←← آیه ۱ سوره فرقان
و در آغاز سوره فرقان میخوانیم:”تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً“؛ پاینده و برقرار است خداوندی که قرآن را بر بندهاش فرستاد که جهانیان را از مسئولیتهایشان بیم دهد”.
←← آیه ۱۹ سوره انعام
در آیه دیگر میخوانیم:”وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ”؛ این قرآن به من وحی شده تا شما و تمام کسانی را که قرآن به آنها میرسد، هشدار دهم.
نظیر این آیات، بسیاری دیگر از آیات قرآن، دلیل روشنی بر جهانی بودن دعوت پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ است.
← امت بودن پیروان انبیا
دستهای دیگر از آیات که از پیروان انبیا تعبیر به یک امت کرده است؛ مانند:
←← آیه ۱۹ سوره یونس
“وَ ما کانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّهً واحِدَهً“؛ در آغاز همه افراد بشر امت واحدی بودند .
←← آیه ۹۲ و ۹۳ سوره انبیا
”إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ کُلٌّ إِلَیْنَا رَاجِعُونَ“؛ این امت شماست که امتی یگانه است و من پروردگار شما هستم، پس مرا بپرستید، ولی آنان در کار خود اختلاف پیدا کردند و همگی شان بهسوی ما باز میگردند.
←← آیه ۵۲ سوره مؤمنون
و “وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً واحِدَهً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ“؛ و همانا این امت شماست، امتی یگانه و من پروردگار شما هستم…، از من پروا کنید.
این آیات بهخوبی بیانگر آن است که پیامآوران الاهی دارای هدف مشترک بودند؛ هرچند با اختلاف زمان و محیط، دارای روشها و راهکاری متفاوت بودند، اما همه آنها دارای یک رسالت بودند که آن دعوت مردم جهان به توحید، یگانگی و عدالت، و مبارزه با شرک بود.
← حدیثی از امام حسن
درباره دعوت جهانی پیامبر اسلام، در حدیثی از امام حسن مجتبی علیهالسلام میخوانیم:
“مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَهَ عَنْ مُعَاوِیَهَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ـ علیهالسلام ـ قَالَ جَاءَ نَفَرٌ مِنَ الْیَهُودِ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ أَنْتَ الَّذِی تَزْعُمُ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنَّکَ الَّذِی یُوحَی إِلَیْکَ کَمَا أُوحِیَ إِلَی مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ فَسَکَتَ النَّبِیُّ ـ صلیاللهعلیهوآله ـ سَاعَهً ثُمَّ قَالَ نَعَمْ أَنَا سَیِّدُ وُلْدِ آدَمَ وَ لَا فَخْرَ وَ أَنَا خَاتَمُ النَّبِیِّینَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ وَ رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ قَالُوا إِلَی مَنْ إِلَی الْعَرَبِ أَمْ إِلَی الْعَجَمِ أَمْ إِلَیْنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی هَذِهِ الْآیَهَ قُلْ یَا مُحَمَّدُ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً…”.
عدهای از یهود نزد پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ آمدند و گفتند: ای محمد! تویی که گمان میبری فرستاده خدایی و همانند موسی علیهالسلام بر تو وحی فرستاده میشود؟! پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ کمی سکوت کرد، سپس فرمود: آری منم سید فرزندان آدم و به این افتخار نمیکنم، من خاتم پیامبران و پیشوای پرهیزکاران و فرستاده پروردگار جهانیانم. آنها سؤال کردند بهسوی چه کسی؟ به سوی عرب یا عجم یا ما؟ آیه ۲۸ سوره سبأ نازل شد: “و ترا جز بهسوی همه مردم نفرستادیم”.
در این باره روایات فراوانی در منابع روایی وجود دارد که ما در این مقال به یک نمونه اشاره کردیم.
علاوه بر آیات قرآن و روایات، ارسال نامه از سوی پیامبر اسلام به امپراطور ایران، فرستادن گروهی از مسلمانان به حبشه و دعوت پادشاه آن کشور به اسلام، و … گواه دیگر بر این ادعاست. پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ خود در نامهای که به کسری (خسرو پرویز) پادشاه ایران میفرستد، خود و رسالتش را چنین معرفی میکند: “فانی رسول الله الی الناس کافه…”؛ من پیامبر خدا بهسوی تمام مردم جهانم.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان تحت عنوان “مرز کشورهای اسلامی” میگوید: مرز کشور اسلامی عقیده است، نه حدود جغرافیایی. وی میگوید: “حد و مرز کشور اسلامی مرز جغرافیایی و طبیعی و یا اصطلاحی نیست؛ بلکه اعتقاد است. اسلام مسئله تأثیر انشعاب قومی، در پدید آمدن اجتماع را لغو کرده، (یعنی اجازه نمیدهد صرف اینکه جمعیتی در قومیت واحدند باعث آن شود که آن قوم از سایر اقوام جدا گردند و برای خود مرز و حدود جغرافیایی معین نموده و از سایرین متمایز شوند).
گذشته از همه اینها، اصطلاح جهانوطنی امری است که تمام ادیان، مکاتب و مذاهب خواهان آن هستند و سعی و تلاش میکنند تا پیام خود را به گوش جهانیان برسانند و امید دارند که روزی افکار و ایده آنان بتواند تمام جهان را تسخیر کرده و با ارائه برنامهها و شعارهای خود تمام دنیا را گرد یک ایده و مرام جمع کنند و از تمام مردم دنیا یک ملت، با آرمان و فرهنگی واحد تشکیل دهند. بدیهی است که چنین چیزی هدفی نهایی اسلام و نهایت آرزوی مسلمانان است. به امید آن روز.