دانش و تاریخ سیاسیویدیو
موضوعات داغ

عملیات توکلنا علی الله یک رشته از مجموع پنج عملیات تهاجمی نیروهای عراقی در انتهای جنگ ایران و عراق

گرفتن فاو و تثبیت آن ۷۵ روز و پس دادنش ۳۵ ساعت

 

عملیات توکلنا علی الله یک رشته از مجموع پنج عملیات تهاجمی نیروهای عراقی در انتهای جنگ ایران و عراق می باشد.

 

این عملیات ها شامل نبرد دوم فاو، نبرد دریاچه های پرورش ماهی، نبرد جزایر مجنون، نبرد دهلران، و نبرد قصر شیرین می باشد. هدف اولیه عراق باز پس گیری شبه جزیره عراقی فاو از اشغال ایران بود ولی با موفقیت کامل و فراتر از انتظار نیروهای عراقی (تنها در عرض ۳۶ ساعت با وجود پیش بینی فرماندهان عراق برای پنج روز عملیات) و شکست واحدهای ایرانی حاضر و عقب نشینی آنان، فرماندهان عراقی به ادامه نبرد در سایر محورها ترغیب شدند.
پس از عملیات کربلای ۵ در، دیماه ۱۳۶۵ و قبل از اتمام تابستان ارتش عراق به صورت مخفی شروع به تمرین در دشت های پشت بصره نمود. این مانورهای آموزشی معمولاً شامل چندین لشکر و تجهیزات عظیمی نمونه ای بود که عراقی ها قصد گرفتن آن ها را از ایرانی ها داشتند.

اشغال_دهلران_و_موسیان
با ناکامی ایران در عملیات کربلای ۵ در هدف تسخیر بصره ۱۳۶۵ و تحریم جنگ نفتکش ها توسط آمریکا در خلیج فارس در ۱۳۶۶؛ نظامیان ایران نیروی انسانی و لوازم و روحیه خود را از دست دادند و در نتیجه آن تعداد ایرانیانی که مخالف جنگ بودند افزایش یافت. به این ترتیب نیروهای نظامی ایرانی تحرک و ابتکار عمل نظامی خود را برای تجدید قوا و انجام عملیات جدید بر علیه عراق در سال ۱۳۶۷ را از دست داد. همچنین در یک همایش استراتژیک برای رهبری نظامی ایران مسجل شد که برای شکست عراق نیاز به بازآموزی نظامیان ایرانی دارد که این امر خود ممکن بود تا پنج سال دیگر به طول بیانجامد. به این ترتیب نظامیان ایرانی تصمیمی به حمله و اشغال بیشتر عراق در سال ۱۳۶۷ نگرفتند. در همین زمان در طول سال ۱۳۶۶ با پشتیبانی گسترده تعدادی از کشورهای اروپایی و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی ارتش عراق به طور گسترده دوباره تسلیح شد و به چهارمین قدرت نظامی دنیا در آن زمان تبدیل شد. با این وجود عراقی ها اجازه دادند تا ایرانی ها به تهاجمات هزینه بر خود، که غیر از تصرف شهر حلبچه، اکثریت عملیات ایرانی ها در این زمان با شکست یا بن بست پایان می یافت ادامه دهند.
شبه جزیره فاو از اواخر سال ۱۳۶۴ با عملیات غافلگیرانه به نام عملیات والفجر ۸ ایرانی ها تحت اشغال نیروهای نظامی ایران بود. تسخیر شبه جزیره فاو توسط نظامیان ایرانی ضربه ای قوی به حیثیت نظامی عراق به شمار می آمد که بعد از عملیات کربلای ۵ در سال ۱۳۶۵ با تهدید بصره از سمت جنوب شرق همراه شده بود. صدام آزادسازی شبه جزیره فاو را عنوان اولویت اصلی نظامی خود قلمداد کرد و ژنرال عراقی ماهر عبدالرشید برای باز پس گیری جزیره وعده داده بود.

برنامه ریزی برای بازپس گیری شبه جزیره بلافاصله پس از اشغال آن توسط ایرانی ها آغاز شده بود. این برنامه ریزی تا حد زیادی در خفی توسط یک گروه کوچک شش نفره با حضور خود صدام حسین که در این زمان به شدت خود را درگیر در فرایند برنامه ریزی این عملیات کرده بود انجام می شد.

به گزارش سحاب پرس؛ عبدالحسین پیروان، از فرماندهان لشکر و المهدی در دوران دفاع مقدس با بازخوانی یکی از یادداشت‌های خود در روزهای نخستین اردیبهشت ماه ۱۳۶۷ درباره شکست فاو نوشت: گاهی در برگ زدن‌های گذشته‌نگاری‌های‌مان به چیزهایی برمی‌خوریم که هرچند خود نوشته‌ایم، برای‌مان تازگی دارد و ما را به درنگ و اندیشیدنی دیگری فرو می‌برد.
نبرد دوم فاو که به نام عملیات رمضان مبارک (به مناسبت ماه رمضان) نزد عراقی‌ها و سقوط فاو نزد ایرانیان نیز خوانده می‌شود، نام نبرد سنگینی در جنگ ایران و عراق است که ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ (۱۷ آوریل ۱۹۸۸) رخ داد. این عملیات بخشی از عملیات گسترده ارتش عراق با نام عملیات توکلنا علی‌الله است. دو سال پس از شکست نیروهای عراقی در نبرد اول فاو، ارتش عراق که به تازگی بازسازی شده بود، به نبردی گسترده برای بیرون راندن نیروهای ایرانی از شبه جزیره فاو دست زد. عراق بیش از صد هزار نیرو از سربازان ویژه گارد ریاست جمهوری را علیه ۱۵۰۰۰ نفر از نیروهای داوطلب بسیجی ایران که در آنجا بودند، به کار گرفت. در این نبرد که با غافلگیری نیروهای ایرانی و غیاب فرماندهان آن‌ها در منطقه آغاز شد، شبه جزیره فاو تنها در ۳۵ ساعت به دست عراقی‌ها افتاد و پس از قطع راه‌های ارتباطی آن با ایران، همه نیروهای محاصره شدۀ ایرانی کشته یا اسیر شدند؛ همچنین بیشتر تجهیزات آن‌ها سالم و دست‌نخورده بدست عراقی‌ها افتاد.

در دست‌نوشته‌هایم، به نوشتاری از روزهای نخستین اردیبهشت ماه ۱۳۶۷ برخوردم. آن روزها پس از رکودی نزدیک به یک ساله، با یورش‌های تند و برق‌آسای ارتش بعث عراق، شکست‌های پی‌درپی، ما را نگران می‌کرد. یکی از این نوشته‌جات را دوباره می‌خوانم تا برای آنی در آن درنگ کنم…

برای آنی درنگ…

زمینه‌های شکست ما در فاو:

۱-غرور مفرط به تدبیر خودی و هوشیاری نیروهای خودی

۲-ساده‌اندیشی و بچگی فرماندهان

۳-درس عبرت نگرفتن از تحرکات دشمن

۴-ضعیف شمردن دشمن

۵-نداشتن جمع‌بندی اطلاعاتی درست از دشمن

۶-فعال برخورد نکردن مسئولان اطلاعات نیروی زمینی

۷-تحلیل درستی از توان رزمی دشمن نداشتیم

۸-باورمان شد که تلفات فاو، کمر دشمن را شکسته است. (گرفتن فاو و تثبت آن ۷۵ روز و پس دادنش ۳۵ ساعت)

۹- نداشتن نیروی سازمانی و حرفه‌ای

۱۰-لوث شدن تصمیم‌گیری‌های ۲۶ ماه و آماده‌باش‌ها در فاو

۱۱-رعایت دقیق غافلگیری از سوی دشمن

۱۲-نیروی عظیم سازمان‌یافته دشمن متشکل از لشکر گارد، سپاه هفتم و لشر ۷

۱۳-نداشتن نیروهای بسیجی و گردان‌های سازمانی سپاه به صورت آزاد و احتیاط

۱۴-نداشتن برآورد دقیق از پای کار آوردن نیرو در شرایطی که دشمن به فاو یورش آورد.

۱۵-هدف و استراتژی ناقص یعنی این …

ما تا کی می‌توانستیم فاو را به این بدقوارگی و نقص نگه داریم؟

این‌ها سخنانی بود که پایان روز ۳۱ فروردین ۱۳۶۷، در راه اهواز به بوشهر برای برادر محسن خواندم و سپس درباره آن گفگتو کردیم.

در این عملیات نیروهای عراقی در مقاطعی از این عملیات به صورت تاکتیکی از سلاح‌های شیمیایی استفاده کردند. حملات گازهای سیانید و اعصاب به وسیلهٔ توپخانه عراق انجام شد و حملات با گاز خردل، که زمان پایداری بیشتری داشت، از طریق حمله هوایی انجام می‌شد.

شهید ستاری (فرمانده اسبق نیروی هوایی ارتش) در تماس با حسن روحانی: شما از فاو خبردارید؟!! گفتم نه.. گفت وضع خیلی بده.. گفتم ………..

روز ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ عراق توانست شبه جزیره فاو را که در تصرف ایران بود باز پس گیرد. چنانکه حسن روحانی، معاون جانشین فرمانده کل قوا در مستند «اتاق جنگ» نقل کرده، او وقتی خبر سقوط فاو را به هاشمی رفسنجانی داد، محسن رضایی گفته بود: «فاو سقوط نخواهد کرد، مگر اینکه عراق بمب اتمی به کار ببرد.»

واقعیت این است که یک روز پیروزی است و یک روز شکست  اما جنگ وام دار سربازان بی مدعایست که کسی شاید یادی از دلاوری های آنها نکند:

یک کاربر فضای مجازی در توییتر نوشت: این ۵ نفر آخرین نفراتی هستند که از پُل خرمشهر گذشتند تا در برابر تانک‌های عراقی بایستند. نامشان در جایی ثبت نیست اما تکاوران شهید؛ داریوش باقری، منصور پوراحمد، جهانریز دهقان، علی‌اکبر رجبی، علیرضا صناعی سده، سیدمصطفی طباطبایی، محمدباقر ارجمند و محمد علی سیدمومنی؛ روی همین خاک افتادند.

نمایش بیشتر

سید محسن مدنی بجستانی

مهندس برق قدرت - فوق لیسانس علوم سیاسی

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا