تحلیل و یادداشتدسته‌بندی نشده

گلایه تا کی ، عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی

خیلی وقتها فکر میکنم چطور می شود کشوری یا دیاری داشته باشیم که در آن برابری در حدی مطلوب وجود داشته باشد. رشوه نباشد، نخبه و شایسته سالاری بجای باند بازی و پارتی بازی رونق داشته باشد …………

باور کنید قرن هاست که زیکزاک می رویم ، بعنوان مثال شعرای سیاسی ما مداوم از خون جوانان وطن، اسارت و استبداد نالیده و سروده اند ..اما کمتر راهی و سیستمی را بیان کرده اند . حتی کتاب ها و متونی که سعی کرده اند ترسیم سیستم کنند به جای آن بیشتر دنبال این بوده اند که بگویند حق با سلطنت و شاه است یا فقیه یا متخصص یا مردم .. اما این که سیستم نشد و ماشین بروکراسی را فراموش کرده ایم که چطور کارها را به سامان دهد ..مشاغل دولتی عموما با مشاغل دیوانی مرادف هستند و کارمند دولت یعنی به سلطنت و یا هیئت حاکمه نزدیک بودن حال چه قبول بداری آنها را چه نه پس تلاش برای مقام بالاتر یعنی دیوان سالار تر نه خادم و خدمت گذار اگر چه شعار خدمت بسیار است………………

حتی وقتی در زندگی مصدق و امیر کبیر می نگرم آنها را سیاستمدارانی متوسط می بینم … و چطور خیلی ها آنها را می کوبند ویا تقدیس می کنند، کلا کیش شخصیت داریم ما………… ما همیشه خواسته ایم بر زمین سست بسازیم بعنوام مثال “رشته‌های تحصیلی در دارالفنون شامل هفت رشته پیاده‌نظام، سواره نظام، توپخانه، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانی‌شناسی بود. کلاسهای هر درس و هر رشته ثابت و مشخص بود” خب درس سیاست و فلسفه یا آموزش سیاسی کجاست بعد ها در دوران مظفری مدرسه وزارت خارجه  شکل گرفت که بیشترآنهم تربیت اسب دیپلماسی بوده تا نقاد سیاسی ….. امیر کبیر فکر می کرد که در باتلاق استبداد سیاست قاجار می تواند بنای تمدن و علم بپا کند وقت را در پی ساختن و … می گذارد،  غافل که راهش آنطور هم که می پندارد منور نیست وگویا او می بایست مرد سیاسی تربیت می کرد و به ناگاه همین زمین مرداب گونه او را فرو میبرد و می بلعد …

امروز گروه های شبکه های اجتماعی پر از نوشته های احساسی سیاسی از سیاسیون و سیلبریتی ها تا مردم عادی است اما هیچ کس در پی طراحی سیستمی نیست همه از رشوه و پارتی بازی و اختلاس می نالند اما همین سیستم است که یک معلم و یا کارگر و کارمند را کم کم به آفتی برای جامعه تبدیل می کند چون حقش ادا نشده ، به خطا می افتد و با خطا و نه بهبود سیستمی جبران اوقات گذشته را میخواهد  بکند … عزیزان خیلی کشور ها با فرمول های روشن توانسته اند فقر و آلودگی و بیکاری را تا حدی آبرومند کاهش دهند .. چرا ما جامعه ای با ۴۰ درصد زیر خط فقر داریم،  آیا شایسته است ..

تمام این حرفها برای این بود که دیگر ژست مخالف و مصلح و … بس است،  بجای نرسیدیم خواهشا از طراحی یک سیستم بهینه صحبت کنید .ای شاعر، ای هنرمند، ای سیاستمدار و ای معلم خواهشا حرف تکراری بس است بگو نقشه بنا را چگونه ترسیم میکنی؟!!!!!!!!!!!

 

سید محسن مدنی

 

 

نمایش بیشتر

سید محسن مدنی بجستانی

مهندس برق قدرت - فوق لیسانس علوم سیاسی

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا