میرزا حسن خان مستوفی موسوم به «مستوفی الممالک» از رجال سیاسی عصر قاجار و پهلوی اول

میرزا حسن خان مستوفی موسوم به «مستوفی الممالک» از نخست وزیران مشهور عصر قاجار و پهلوی در ۱۲۵۱ هجری شمسی در تهران متولد شد.
پدر او میرزا یوسف آشتیانی سالها وزیر مالیه و مدتی نیز صدر اعظم دوره ناصرالدین شاه قاجار بود. به همین دلیل مستوفی از سنین نوجوانی در دربار شاه رفت و آمد داشت و در سالهای بعد توانست کارمند دفتری ناصرالدین شاه شود. شاه به دلیل اعتمادی که به میرزا یوسف داشت، مستوفی ۱۲ ساله را پس از مرگ پدرش به وزارت مالیه کشور منصوب کرد و میرزا هدایتالله وزیر دفتر خود را به عنوان نایب او مأمور رسیدگی به کارهای مالیه نمود. اما میرزا هدایت نیز در ۱۲۷۱ هجری شمسی درگذشت و مستوفی ۱۹ ساله اداره امور مالیه را به دست گرفت.
پس از قتل ناصرالدین شاه ـ۱۲۷۵ ـ در اوائل سلطنت مظفرالدین شاه، امینالدوله صدر اعظم جدید که میخواست سر و سامانی به وضع مالی کشور بدهد، ناصرالملک را به وزارت مالیه برگزید و مستوفی جوان که حاضر نبود مقامی پائینتر از وزارت داشته باشد رهسپار اروپا شد و به مدت ۱۰ سال به سیاحت و تجارت سرگرم شد. او در ۱۲۸۶ به درخواست میرزا علی اصغرخان امینالسلطان (اتابک اعظم ) به تهران بازگشت و تنها سمت خالی کابینه یعنی وزارت جنگ را عهده دار شد. مستوفی در روز ۸ مرداد این سال جهت اخذ رأی اعتماد از سوی اتابک اعظم به مجلس معرفی شد. اما در همین روز اتابک هنگام خروج از مجلس ترور شد و به قتل رسید. میرزا حسن مستوفی در کابینههای میرزا احمد خان مشیرالسلطنه، میرزا ابوالقاسم ناصرالملک، حسینقلی خان نظام السلطنه مافی و میرزا جواد خان سعدالدوله نیز وزیر جنگ بود.
در دوره صدارت میرزا جواد خان سعدالدوله بود که تهران توسط مشروطه خواهان فتح شد _ تیر ۱۲۸۸ _ پس از خلع محمدعلیشاه و به سلطنت رسیدن احمد شاه، کابینه اول محمد ولی خان تنکابنی (سپهدار اعظم ) تشکیل شد. در این کابینه، مستوفی وزیر مالیه بود. او در سومین کابینه محمد ولی خان نیز همین مسئولیت را داشت. با سقوط کابینه محمد ولی خان تنکابنی، مستوفی در ۳۸ سالگی مأمور تشکیل کابینه شد و در سوم مرداد ۱۲۸۹ اولین کابینه خود را به مجلس دوم معرفی کرد. بیشتر اعضای کابینه او جوانانی بودند که در اروپا تحصیل کرده بودند. زمانی که میرزا حسن خان مستوفی الممالک کابینه خود را تشکیل داد، ایران در آستانه جنگ اول جهانی صحنه دخالت نیروهای انگلیسی، روسیه و آلمان بوده و وضع معیشتی مردم به شدت وخیم بود. از این تاریخ تا بهمن ۱۳۰۵ در یک دوره ۱۶ ساله، ۸ بار مستوفی مأمور تشکیل کابینه شد. اما این کابینهها تحت تأثیر بحران اقتصادی و سیاسی داخل و تبعات جنگ اول جهانی و مداخلات نیروهای بیگانه در ایران غالباً کم دوام بود و عمر بعضی از آنها از چند هفته تجاوز نمیکرد.
کابینه اول مستوفی با مصوبه مجلس در مورد خلع سلاح افراد غیر نظامی مواجه شد. متعاقب این مصوبه، قوام السلطنه وزیر جنگ پس از چند اخطار به ستارخان و باقرخان با آنان که در پارک اتابک تهران مستقر بودند درگیر شدند. این درگیری با دهها کشته و مجروح و سپس بازداشت باقرخان روبرو شد.
کابینه دوم مستوفی با شروع جنگ اول جهانی و تاخت و تاز بیگانگان در ایران مقارن بود . کابینه سوم مستوفی با پیشروی نظامیان روس به طرف تهران و شورش مسلحانه نظام السلطنه مافی در غرب کشور همراه بود.کابینه چهارم با موج قحطی و مشکلات ناشی از جنگ در کشور ۱۰۰ روز بیشتر دوام نداشت،
او یکی از اولین نفراتی بود که با محمد مصدق قدم اول نظریه ملی شدن نفت را در سال ۱۲۹۲ برداشت. او در قحطی بزرگ ایران در سال ۱۲۹۷، جان ۱۶۰۰۰۰ ایرانی را از طریق فروش املاک خود نجات داد. او از خاندان بزرگ آشتیانی و یک دموکرات سوسیالیست قدرتمند بود.
کابینه پنجم در اوج خودسریهای رضاخان تشکیل شد و دولت مستوفی که حتی بسیاری از وزیرانش گماشته رضاخان بودند، از سوی بعضی نمایندگان مجلس از جمله مرحوم مدرس استیضاح شد و مجبور به استعفا گردید. مستوفی سپس در دوره پنجم مجلس از تهران به نمایندگی انتخاب شد. اما عمر این مجلس نیز در بهمن ۱۳۰۴ یعنی ۳ ماه پس از انقراض سلسله قاجار به پایان رسید. در اردیبهشت سال بعد رضا شاه تاجگذاری کرد سپس از مستوفی خواست مأمور تشکیل کابینه شود. مستوفی خواستار آزادی عمل خود در انتخاب وزیران شد و رضا شاه نیز او را به استثنای وزارت جنگ که به فروغی واگذار کرده بود، آزاد گذاشت. مستوفی کابینه ششم خود را در چنین شرایطی تشکیل داد. او وزارت مالیه را نیز به وثوق الدوله عاقد قرارداد۱۹۱۹ سپرد. کابینه به دلیل آنکه در دوره فترت مجلس پنجم و ششم تشکیل شده بود به هنگام تشکیل مجلس ششم ـ تیر ۱۳۰۵ ـ طبق سنت پارلمانی استعفا داد ولی مستوفی مجدداً با رأی تمایل مجلس کابینه جدید را که به دلیل بعضی تغییرات در هیئت وزیران کابینه هفتم به شمار میرفت در شهریور آن سال تشکیل داد. این کابینه در بهمن همان سال با استیضاح نمایندگان مجلس سقوط کرد ولی مجلس مجدداً به رئیسالوزرائی مستوفی ابراز تمایل نمود. در نتیجه آخرین کابینه میرزا حسن خان مستوفی الممالک در بهمن ۱۳۰۵ تشکیل شد. این کابینه نیز در خرداد سال بعد با استعفای مستوفی فرو پاشید.
نخست وزیری بعد از کودتای ۱۲۹۹
در ۱۳۰۰ وقتی «قوامالسلطنه» به نخست وزیری رسید و دستور افتتاح مجلس را صادر کرد. قسمتی از نمایندگان این دوره در دوران صدارت «وثوقالدوله» انتخاب شده بودند؛ مستوفی در انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی از تهران شرکت کرد و با کمتر از ۸ هزار رای وکیل اول تهران شد، و در صف وکلای مجلس جای گرفت؛ و به جای «قوامالسلطنه» نخست وزیر گردید. این پنجمین باری بود که مستوفی به نخست وزیری میرسید.
مستوفی و مدرس
نخست وزیری مستوفی با کمک سوسیالیستها بود؛ ولی اقلیت بزرگی به زعامت «سید حسن مدرس» با زمامداری او مخالف بودند و «قوامالسلطنه» را برای ادامه خدمت مناسبتر میدانستند. بالاخره «مدرس» در سال ۱۳۰۲ دولت را استیضاح نمود. و طی نطق مفصلی آقا (به مستوفیالممالک آقا خطاب میشد.) را قاصر دانست نه مقصر، «مدرس» در نطق ۵ ساعته مستوفی را با قوام مقایسه کرد، و آن دو را به دو شمشیر تعبیر نمود. وی گفت: مستوفی حکم شمشیر مرصع را دارد، که باید در اعیاد از آن استفاده نمود. مستوفی در پاسخ «مدرس» چنین گفت: «میدانم وضعیات امروزه طوری است که اشخاصی امثال من اصلا دخالتشان در امور چندان پیشرفتی ندارد و متاسفانه و بدبختانه در این مملکت هم اشخاصی میخواهند که داخل کار بشوند و آجیلهایی هم بگیرند و آجیلهایی هم بدهند. من نه میگیرم و نه میدهم، و اصراری هم به ماندن ندارم و این ایام غیبت مجلس، را هم که شاید به عقیده بعضی که اشتها دارند واگذار میکنم و معده من هم خراب است و نمیتواند هضم کند».
مستوفی پس از ایراد این نطق از مجلس خارج شد و جای خود را به «مشیرالدوله داد». در انتخابات دوره پنجم بار دیگر وکیل تهران گردید، پس از استعفای «موتمنالملک» از ریاست مجلس نمایندگان مستوفی را به این سمت انتخاب کردند؛ ولی او نپذیرفت و از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرد.
وقف املاک برای مدرسه عالی دختران
مستوفی بخش بزرگی از املاک پدری خود را وقف کرد که از جمله آنها باغاتی در ونک بود که برای احداث دانشگاه برای دختران اختصاص داد که با نام «مدرسه عالی دختران» تاسیس شد و بعدها دانشگاه الزهرا(ع) نام گرفت.
مستوفی تابستان ۱۳۱۱ در اختیاریه در باغ صاحب اختیاریه زندگی میکرد. روز ۶ شهریور ۱۳۱۱ در امامزاده قاسم مهمان سردار فاخر بود که پس از صرف چای و شربت دچار دل درد شدیدی شد و فوت کرد.
دوستعلیخان معیرالممالک، نوه دختری ناصرالدینشاه در کتاب «رجال عهد ناصری» شرح جالبی از زندگی حسن مستوفی ارائه میکند
۴۰ سال خدمت صادقانه و مشعشع به ایران
او درباره خدمات مستوفیالممالک نیز مینویسد: «آقا میرزا حسن مستوفیالممالک در رمضان سال ۱۲۹۱ هجری قمری در تهران پا به جهان نهاد و پس از شصت سال زندگی به احترام و افتخار که چهل سال آن در خدمت صادقانه و مشعشع به کشور ایران گذشت نیم ساعت به ظهر مانده روز یکشنبه ۲۵ ربیعالثانی ۱۳۵۱ مطابق با شهریور مله ۱۳۳۱ در خانه ییلاقی آقای سردار فاخر حکمت واقع در امام زاده قاسم در حالیکه با جمعی مآنوسان از جمله آقای غلامحسین غفاری صاحب اختیار و آقا دکتر مهدی ملکزاده گرم صحبت بود به سکته قلبی دست از جهان شست. تشییع جنازه از اختیاریه به مقبره خانوادگی واقع در ونک صورت گرفت و بسیار باشکوه و مهیج برگزار گردید.
آقا صفات نیک بسیار داشت ولی حلم و گذشت او آنها را تحت شعاع قرار داده بود. رقیب سیاسی، بدخواه و حسود نوکر نادرست و هر حریف دیگر را با حربه حلم و گذشت از پا درمیآورد، آنقدر با آنها به مدارا و سکوت رفتار میکرد تا شرمسار و پشیمانشان میساخت. حتی در مواردی که جانش در میان بود باز دست از این رویه برنمیداشت؛ یاد دارم روزی در کوههای زندان واقع در غرب قرق جاجرود به شکار تیهو رفته بودیم. حاج سهام نظام برادر اسدالملک که از نجبای محلات و خویشاوند آقا خان معروف بودند و در تیراندازی و سواری کمتر نظیر داشتند تصادفاً موقعی که آقا از پشت تپهای بیرون میآمد در همان امتداد به طرف تیهو تیر انداخت و چند ساچمه به صورت مستوفی الممالک اصابت کرد. حاج نظام از شدت شرمندگی لب فرو بسته و آقا بنابر عادت چگونگی را با هیچکس نگفت و بدین ترتیب رای همه مرتکب ناشناخته ماند تا آنکه پس از چندی خود حاج سهام نظام به موضوع اعتراف کرد.»