مشاهیر سیاست

هانا آرنت + سالشمار زندگی هانا آرنت

هانا آرنت و انسان سیاسی

هانا آرنت، بانوی فیلسوف و نظریه پرداز عرصه سیاست را در ایران کمابیش می شناسند. چند اثر اصلی او با ترجمه های خوب به فارسی موجود است. آنچه در این صفحه می خوانید کوششی است برای درانداختن طرحی کلی و قطعه گونه از حیات فکری او. مشخصات منبع عمده ای که برای این کار استفاده شد، از این قرار است:
۱ – Hannah Arendt. Von Ingeborg Gleichauf Deutscher Taschenbuch Verlag.2000.
۲ – Internet encyclopedia of philosophy
هانا آرنت (۱۹۷۵ – ۱۹۰۶) برای هر آن کس که می خواهد درکی از کار او در عرصه فلسفه سیاسی به دست آورد، یکی از چالش برانگیز ترین شخصیت هاست. او هرگز چیزی ننوشت که بازنمایاننده یک فلسفه سیاسی نظام مند باشد، فلسفه ای که در آن، یک استدلال مرکزی واحد شرح و بسط داده شود و نتایج آن بر کل آثار پی آیند، مترتب گردد. از آن بیش، نوشته های موضوعات گوناگون و متنافری را پوشش می دهند، مباحثی هیجان انگیز نظیر توتالیتاریانیسم، انقلاب، ماهیت آزادی، قوه های «اندیشیدن» و «قضاوت کردن»، تاریخ تفکر سیاسی و از این دست نوشته های آرنت در مقام اندیشمندی دگراندیش و صاحب استدلال هایی پیچیده، ملهم اند از هایدگر، ارسطو، آگوستین، کانت، نیچه، یا سپرس و دیگران. این تالیف پیچیده از عناصر نظری در توانایی چشمگیر تفکر او در خصوص مجموعه ای وسیع و واگرا از مواضع مختلف نظریه سیاسی بروز یافته است. با این حال، می توان تفکر او را نه به منزله مجموعه ای از ابداعات گسسته از هم، بلکه در مقام کالبدی منسجم از آثار پیش نهاد، آثاری که مسئله ای واحد و رهیافتی واحد اتخاذ می کند و سپس به یاری آن، طیف وسیعی از پژوهش ها را به میان می آورد. مهم ترین مسئله ای که تفکر آرنت درگیر آن است، مسئله «ماهیت سیاست و زندگی سیاسی» است، زندگی ای متمایز از دیگر حیطه های فعالیت بشری.
کوشش های او برای تشریح و ارائه پاسخی به این مسئله و ارزیابی و سنجش نیروهای تاریخی و اجتماعی ای که برخاسته اند به تهدید موجودیت قلمرو خود آیین سیاست، واجد سرشتی پدیدار شناختی است. کار آ رنت می توان گفت، بازسازی پدیدارشناختی ماهیت وجود سیاسی را با تمامی متعلقاتش در عرصه تفکر و کنش عهده دار شده است.سرشت پدیدار شناختی بررسی آرنت (و در واقع دفاع او) از حیات سیاسی را می توان در تاثیر گیری ژرف او از هایدگر و یاسپرس ردیابی کرد. به ویژه در مورد هایدگر می توان گفت که او به نحو برجسته ای تفکر آرنت را زیر تاثیر خود گرفته است فی المثل در ظن مشترک آن دو نسبت به حرکت «سنت های متافیزیک» به سوی گمانه زنی انتزاعی و دوری از فهم و درگیری جهانمند، در نقدشان از اقدامات حسابگرانه و ابزاری مدرن برای سلطه بر جهان و نیز در تاکید شان بر کثرت و تفاوت انکار ناپذیری که شاخصه موجودات در مقام پدیدار های جهانمند است. البته قصد بر این نیست تفاوت های بنیادین میان آن دو را از نظر دور بداریم.با این حال توجیه پذیر است این دعوی که دستاوردهای آرنت، زیر تاثیر سرسختانه «هستی و زمان» هایدگر شکل گرفته است. آرنت نه با تحلیلی از مفاهیم عام سیاسی (نظیر اقتدار، قدرت، دولت، حاکمیت و غیره) که نسبتا در فلسفه سیاسی گنجانده شده اند، آغاز کرد و نه با انباشتن داده های تجربی آن گونه که در «علم سیاست» یافت می شود.از آن بیش، او با عزیمت از اولویت بخشیدن پدیدار شناختی به سرشت «واقعیت مند» و تجربی زندگی بشری، روشی پدیدار شناختی اتخاذ کرد و به یاری آن در آشکار ساختن ساختارهای بنیادین تجربه سیاسی کوشید. او با پرهیز از «ساختارهای سهل و روان» و شاکله سازی مفهومی تحمیل شده بر تجربه آن گونه که فلسفه سیاسی رایج انجام می دهد، هدف پژوهش هایش را دست یافتنی ساختن ساختارهای عینی و بارزه های «در – جهان – بودن» سیاسی قرار می دهد با شکلی متمایز از دیگر شکل های زندگی.

برخی آثار عمده آرنت عبارتند از: خاستگاه های توتالیتاریانیسم (۱۹۵۱)، وضع بشری (۱۹۵۸)، میان گذشته و آینده (۱۹۶۱)، در باب انقلاب (۱۹۶۲)، آیشمان در اورشلیم: گزارشی در باب ابتذال شر (۱۹۶۳)،در باب خشونت (۱۹۷۰)، آدمیان در اعصار تاریک (۱۹۶۸)، بحران جمهوری (۱۹۷۲) و …

سالشمار زندگی هانا آرنت
۱۹۰۶: هانا آرنت در ۱۴ اکتبر در هانوفر به دنیا می آید. پدر او پاول آرنت، مهندس و مادرش مارتا بود.
۱۹۱۳: مرگ پدر بزرگ، مرگ پدر پس از بیماری درازمدت.
۱۹۲۴ – ۱۹۱۳: دوران مدرسه در کوینگزبرگ و برلین، اندکی هم خارج از مدرسه نزد خودش. دیپلم در ۱۹۲۴ پس از قبولی در امتحان متفرقه.
۱۹۲۸ – ۱۹۲۴: تحصیل فلسفه، الهیات انجیلی، و زبان یونانی در ماربورگ، هایدلبرگ و فرایبورگ، نزد هایدگر، هوسرل، یاسپرس و بولتمان.
۱۹۲۸: تحصیلات عالی نزد یاسپرس، موضوع رساله: «مفهوم عشق نزد آگوستین».
۱۹۲۹: ازدواج با گونتراشترن در برلین. از ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۱ این دو گاهی در فرانکفورت به سر می برند.
۱۹۳۳: بازداشت در برلین [به دست حزب نازی ] و پس از آزادی، مهاجرت به پراگ.
۱۹۳۵: سه ماه در فلسطین.
۱۹۴۰: پس از جدایی از گونتراشترن (۱۹۳۷)، ازدواج با هاینریش بلوشر.
۱۹۴۱: مهاجرت به ایالات متحده. در ماه مه به همراه بلوشر، با کشتی لیسبونی به نیویورک می رسد. مادر یک ماه بعد می آید.
۱۹۵۰ – ۱۹۴۹: نخستین سفر به اروپا. ملاقات با یاسپرس، هایدگر و دیگران.
۱۹۵۱: انتشار کتاب «خاستگاه های توتالیتاریانیسم.»
۱۹۵۵ – ۱۹۵۱: درس گفتارها و خطابه های در باب نظریه سیاسی.
۱۹۵۳: شش درس گفتار در دانشگاه پرینستن، موضوع : «کارل مارکس و سنت تفکر غربی.»
۱۹۵۶:خلق «وضع بشری» (Vivaactiva: زندگی فعالانه.)
۱۹۵۹: جایزه سینگ، پروفسور افتخاری، در دانشگاه پرینستن. درس گفتار هایی در باب «ایالات متحده و روح انقلابی» نقل مکان به منهتن.
۱۹۶۱: گزارشگری برای «نیویورکر» در خصوص پروژه آدولف آیشمان، انتشار «میان گذشته و آینده.»
۱۹۶۲: تصادف سخت.
۱۹۶۳: انتشار «آیشمان در اورشلیم». سفرهای دراز به ایتالیا و یونان.
۱۹۶۷ – ۱۹۶۴: فعالیت های تدریسی در دانشگاه های گوناگون.
۱۹۶۷: کسب جایزه زیگموند فروید به خاطر نثر علمی، در آبزنتیا.
۱۹۶۸: انتشار «انسان در اعصار ظلمانی.»
۱۹۶۹: مرگ کارل یاسپرس. در تابستان به همراه بلوشر، گذراندن هفته هایی در تگنا لوکارنو، مکانی در سوئیس.
۱۹۷۰ – اکتبر: مرگ هاینریش بلوشر.
۱۹۷۴: کسب جایزه زونیگ.
۱۹۷۵: ایراد سخنرانی «خانه روی آشیانه» به مناسبت دویستمین سالگرد استقلال آمریکا. اقامت در مارباخ، تگنا و فرایبورگ، جایی که هایدگر را برای آخرین بار ملاقات می کند. مرگ بر اثر حمله قلبی در آپارتمان اش در نیویورک.

امید مهرگان

منبع: روزنامه شرق

نمایش بیشتر

سید محسن مدنی بجستانی

مهندس برق قدرت - فوق لیسانس علوم سیاسی

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا