نامه آقای محمود احمدی نژاد به باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا و درخواست استرداد ۲ میلیارد دلار ثروت مصادره شده ایران توسط آمریکا حاوی نکاتی جالب و تلخی است که از آنجمله، سعی نگارنده برای مهم جلوه ندادن زمان شروع پرونده قضایی و نحوه پیگیری و سرانجام آن است
اما آیا نگارنده نمی دانسته است که بصورت دقیق تاریخ های مختلف دادگاه و تجدید نظر ها ثبت شده است و واکنش های دو طرفین درآن زمان هم ثبت گردیده است؟
” در واقع احمدی نژاد می خواسته است به نوعی القا کند که حکم اولیه دادگاه در ۱۸ تیرماه ۱۳۹۳ ثبت شده! و تایید آن در اول اردیبهشت سال ۱۳۹۵ است که دروغی آشکار است.چرا که به طور مشخص در این پرونده اهمال دولت محمود احمدی نژاد کاملاً مبرهن است، چرا که اولاً دولت قبل «فرصت طلایی» چندین ماهه برای خروج پول ها از خطر توقیف آمریکا؛ یعنی پاییز ١٣٨۶ تا خرداد ١٣٨٧را از دست داده است. مضافاً اینکه صدور حکم اولیه فرایند بلوکه شدن این پول ها نیز در دولت احمدی نژاد آغاز شده است.
بر اساس اسناد در تاریخ ٢٣ خرداد ١٣٨٧ (١٢ ژوئن ٢٠٠٨)، شعبه جنوب نیویورک دادگاه فدرال آمریکا نخستین دستور دستبرد و مصادره اوراق قرضه مربوط به بانک مرکزی را در اجرای حکم خسارت ۶/٢ میلیارد دلاری در پرونده پترسون صادر کرده است.” (وبسایت انتخاب)
، آیا نگارنده اطلاعاتی درباره احتمال نقض یا پسگیری رای دادگاه دارد و می خواهد در این امر سهمی برای خود ترسیم نماید؟
واقعیت این است که همه احتمالات بالا هیچ گونه تاثیر قابل ملاحظه ای در کم رنگ کردن اثر کم کاری و اشتباه های فاحش دولت احمدی نژاد در این طور پرونده ها را ندارد
واقعا هدف چیست آیا نگارنده دچار اشتباه محاسباتی شده است یا هدفی دیگر را دنبال می کرده است؟
به نظر می رسد هدف نگارنده نامه یعنی آقای احمدی نژاد بیش از احتمالات بالاست و بسیار ساده تر از آنها، ” مطرح شدن دوباره در سطح رهبران مشهور سیاسی دنیا” اگر چه نگارنده گوشه چشمی به دیگر اهداف هم داشته است و عنوان نموده که اهدافی سیاسی از نگارش نامه ندارد!
نامه به رئیس جمهور کشوری چون آمریکا و درخواست برگرداندن حق مردم ایران و خدمتگزار خواندن خود همه بهانه های است برای مطرح شدن دوباره نام احمدی نژاد و ترسیم چهره ای خدوم و قدرتمند به مردم، مسئولین و بیشتر شورای نگهبان ! بله برای تصمیم و قضاوت درباره احمدی نژاد همه باید پی ببرند که او خود را خادم مردم می داند،
اگر چه قسمت خادم ملت ایران در نامه انگلیسی که وبسایت های معتبر منتشر کرده اند دیده نمی شود و نگارنده نسخه انگلیسی به دلایلی این لقب را حذف کرده است!.
اما مشکل اینجاست که زمان آنچنانی از مدیریت سیاسی ایشان نمی گذرد و مردم و فعالان سیاسی چنان دچار نسیان فکری نشده اند و گروه ها و جناح های مختلف هیچ نگاه جدی به او و همکاری با گروه ایشان ندارند.
اگر واکنش اوباما ریس جمهور کنونی آمریکا، مانند قبل جواب ندادن به نامه احمدی نژاد باشد و یا جوابی همراه با نتایج منفی از سوی او، می توان گفت جناب آقای احمدی نژاد در این کارزار خود ساخته، هیچ که بدست نیاورده است بلکه اعتبار خود را بیشترمخدوش کرده است.
سید محسن مدنی
