گهی با دزد افتد کار و گاهی با عسس ما را (زندگینامه مختصر ملک الشعرای بهار)

محمدتقی بهار (زادروز پنجشنبه ۱۲ ربیع الاول ۱۳۰۴ هجری قمری، برابر با ۱۸ آذر ۱۲۶۵ هجری شمسی و مطابق با ۹ دسامبر ۱۸۸۶ میلادی _ درگذشت یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۳۰، برابر با ۲۲ آوریل ۱۹۵۱ در خانه مسکونی خود در تهران و خاکسپاری ۲ اردیبهشت در آرامگاه ظهیرالدوله در شمیران ) ملقب به ملکالشعرا و متخلص به «بهار»، شاعر، ادیب، نویسنده، روزنامهنگار، تاریخنگار و سیاستمدار معاصر ایرانی بود.
نام : محمدتقی
نام خانوادگی : بهار
تاریخ تولد : ۱۲۶۵
محل تولد : مشهد
وی در سال ۱۲۶۵ در مشهد چشم به جهان گشود. پدرش میرزا محمدکاظم صبوری نام دارد. پدرش میرزا محمدکاظم صبوری، ملکالشعرای آستان قدس رضوی در زمان ناصرالدین شاه بود؛ مقامی که پس از درگذشت پدر، به فرمان مظفرالدین شاه، به بهار رسید. خاندان پدری بهار خود را از نسل میرزا احمد کاشانی قصیده سرای سرشناس عهد فتحعلی شاه میدانند و به همین جهت پدر بهار تخلص صبوری را برگزید.
گهی با دزد افتد کار و گاهی با عسس ما را
نشد کاین آسمان راحت گذارد یک نفس ما را
عسس با دزد شد دمساز و ما با هر دو بیگانه
به شب از دزد باشد وحشت و روز از عسس ما را
گرفتار جفای ناکسان گشتیم در عالم
دریغا زندگانی طی شد و نشناخت کس ما را
ز بس ماندیم درکنج قفس، گر باغبان روزی
کند ما را رها، ره نیست جز کنج قفس ما را
نشان کاروان عافیت پیدا نشد لیکن
به کوه و دشت کرد آواره آوای جرس ما را
ز دست دل گریبان پاره کردیم از غمت شاید
سوی دل باشد از چاک گریبان دسترس ما را
درین تاریکی حیرت، به دل از عشق برقی زد
مگر تا وادی ایمن کشاند این قبس ما را
بریدیم از شهنشاهان طمع در عین درویشی
که از خوبان نباشد جز نگاهی ملتمس ما را
اگر خواهی که با صاحبدلان طرح وفا ریزی
کنون درنه قدم، زیرا نبینی زین سپس ما را
خداوندی و سلطانی به یاران باد ارزانی
درین بیدای ظلمانی فروغ عشق بس ما را
هوس بستیم تا ترک هوس گوییم در عالم
بهار آخر به جایی میرساند این هوس ما را
چقدر زبان حال غریب و آشنایی است…..
