دانش و تاریخ سیاسی

سنگ نوشته “پیرغار” سندهای دوران مشروطیت

مجموعه سنگ نوشته پیرغار مشتمل بر چهار قطعه بر روی سنگ “سیلیسی”به خط نستعلیق نگارش شده و بیانگر عدالت خواهی مردم این استان و اعاده مشروطه دوم و متعلق به یکصد سال پیش است

این سنگ نوشته در منطقه توریستی روستای ده‌ چشمهازتوابع شهرستان فارسان قرار دارد .

سنگ نوشته های دوره مشروطیت به دستور “حاج خسروخان سردار ظفر بختیاری ” ،” حاج علی قلی خان سردار اسعد دوم بختیاری ” و” جعفر قلی خان سردار اسعد سوم بختیاری ” مقارن با جنگ جهانی اول بر روی یک تخته سنگ در کوهپایه ای از رشته کوه” زاگرس” جاودان شد. سنگ نوشته مشروطیت پیر غار شرح فعالیتهای مجاهدین چهار محال و بختیاری برای مبارزه با استبداد محمد علی شاه قاجار است این سنگ نوشته ها علاوه بر شرح وقایع مربوط به فتح اصفهان و تهران وهمراهی مجاهدان چهارمحال و بختیاری با نهضت مشروطه خواه روحانیت اصفهان به رهبری آیت الله”نورالله اصفهانی”، مبین جریان های فکری سیاسی و اجتماعی حاکم بر جنوب غربی ایران مقارن با اعاده مشروطه دوم و سقوط استبداد صغیر است. این سنگ نوشته ها بیانگر عدالت خواهی مردم استان چهار محال وبختیاری و اعاده مشروطه دوم متعلق به ۹۸ سال پیش است. مشروطه خواهان چهارمحال وبختیاری از مسیر های “دزک”،”جونقان”، “دهکرد(شهرکرد فعلی)”،”شهرک”،”وانان” چالشتر،فرادنبه و فارسان تحت فرماندهی ” ابراهیم خان ضرغام السلطنه برای پیوستن به روحانیت مشروطه خواه به سمت اصفهان حرکت کردند. این حرکت عدالت خواهانه و مشروطه خواهانه با رمز “علی(ع)”و ” لااله الاالله محمد رسول الله(ص)” آغاز شد و پس از الحاق به روحانیت اصفهان، محور حرکت برای فتح اصفهان قرار گرفت. سنگ نوشته هی مشروطیت در روستای ده چشمه از توابع شهرستان فارسان در ۳۹ کیلومتری شهرکرد واقع شده و به عنوان یکی از جاذبه های گردشگری این استان است.

کتیبه ها در چهار قسمت مجزا به سینه صخره های سلیسی و به ترتیب حدوث زمان وقایع از راست به چپ حجاری شده اند . کتیبه سوم تقریبا در حد فاصل و زیر دو کتیبه ابتدایی قرار گرفته که خود شامل دو بخش مجزا است. نوع خط کتیبه ها نعستعلیق

که گاه با شکسته آمیخته شده است.

241

242

243

244

متن کامل کتیبه های مشروطیت پیر غار این چنین است.

  چنین گوید حاجی خسروخان سردار ظفر در سنه ۱۳۳۴ آزادی خواهان ایرانی از مقام سلطنت تقاضای مشروطه نمودند . مظقرالدین شاه قاجار طاب ثراه حکم مشروطیت را دست خط و بعد از اندک زمانی به رحمت ایزدی پیوست . محمد علی شاه بر یریر سلطنت بر آمد و در آن وقت بنده در خدمت برادر والاتبارم حاج علیقلی خان سردار اسعد فرنگستان رفته و چهار ماه در آنجا بودیم . بواسطه بی مرحمتی محمد علی شاه ، اغتشاش در بختیاری فراهم که بنده از مراجعت و کمک به صمصام السلطنه که ایلخانی بود مجبور شده از پاریس به مسکو از مسکو  سیزده روزه به بختیاری رسیدم . به حمد الله انجام صلح و پس از یک سال محمد علی شاه پارلمان را ببمبارده نموده و از بختیاری امدادد خواست  این بنده به اتفاق امیر مفخم و سردار اشجع با چهار صد سوار تهران رفتیم . هیجان از تمام ایران رفع مگر آذر بایجان  خصوصا تبریز با کمال قدرت مقاومت کردند . دومرتبه سوار بختیاری احضار و با سواران تهران رفتیم ، ولی قصد ما طرفداری ملت بود . این موقع در اصفهان  و گیلان هم انقلاب و شورش حادث شد . صمصام السلطنه در اصفهان و لنجان ، سپهدار در رشت ، سردار اسعد هنوز در فرنگیتان و با مشروطیون در لندن و پاریس اجتماع داشتند . این اوقات از راه جنوب هندوستان حرکت کرده محمره  به بختیاری وارد شدند.

من بنده هم اصفهان  و بختیاری آمده سواران زیادی به کمک ملیون تهیه دیده سردار اسعد با یک هزار سوار به تهران حرکت. سپهدار هم از رشت عزم تهران پس از جنگ زیاد داخل شهر شدند . محمد علی شاه در شمیران بودند . همین که تهران اشغال  گردید  به سفارت روس پناهنده شد ولیعهد را که اعلی حضرت سلطان احمد شاه سلطان حالی ایران خلدالله ملکه است سردار اسعد  و سپهدار  وملیون بر تخت سلطنت نشانیده عضد الملک قاجار را به سمت نیابت سلطنت منتخب نمودند .

پس از یک سال عضد الملک مرحوم و ناصرالملک همدانی را به جای آن مرحوم گمتشته . در سنه ۱۳۲۹ محمد علی شاه که از طرف دولتین  ومواجب زیاد در روسیه اقامت داشت از طرف استر آباد و سالارالدوله برادرشان از کردستان و کرمانشاه با ایلات زیاد برای پایتخت هجوم کردند آن عصر با ملت غیر از امین و ایل بختیاری کسی همراه نبود و به تصویب پارلمان و نایب السلطنه ،خوانین از بختیاری با سه هزار سوار برای جلوگیری محمد علی شاه و سالارالدوله حرکت .

امیر مفخم و مرتضی قلی خان حکمران لرستان عقب نشانیده پس از جنگ خونین و تلفات ریاد عراق(اراک) آمدند این بنده مامور نظم عراق و کرمانشاهان کردستان بودم به قشون آنها ملحق همگی تا قم عقب کردیم بعد از آنکه سوار بختیاری و مجاهدین محمد علی شاه را شکست دادند فرار نمود و یردار شد به دست سوار بختیاری دستگیر و تیر باران شد به امور جنک سالارالدوله شدند که از دو طرف جلوگیری نمائیم از این طرف این بنده و سردار جنگ با یک هزار و سیصد سوار بختیاری و از طهران سردار محتشم و سردار بهادر و موسیویفرم خان ارمنی با یک هزار و سیصد سوار بختیاری و مجاهد بودند در ساوه ملاقات با همدیگر دست داد به خواست خدا سالارالدوله را شکست فاحشی دادیم  که با تلفات بسیاری به لرستان فرار نمود ما هم تا همدان او را تعاقب کردیم .

بعد از جنگ دیگر ، چنان شکست خورده که به کلی تاب مقاومت نکرده کرمانشاهان رفت . در این بین از طرف دولت امپراطور ی روس اولیتماتومی شد که برای ایران خطر عظیم داشت ناچار نایب السلطنه قبول نمود . در آن وقت صمصام السلطنه رئیس الوزرا بود . محمد علی شاه مجددا روسیه رفته تا اردوی بختیاری متفرق گردید . بنده مامور اصفهان شدم بعد از یک سال حکومت اصفهان فرنگستان رفته و هشت ماه آنجا ماندم تا ناصرالملک نایب السلطنه به ایران آمد . یک سال بیکار ابتدا به حکومت یزد و بعد به حکوکت کرمان منتخب گردبدم . یک سال ونیم کرمان بودم جنگ اروپا شروع ، دولت عثمانی نیز داخل جنگ شد دامنه جنگ نیز به ایران کشیده شد و تا کنون هم که اواخر سنه ۱۳۳۴ است پس از مدتی آتش جنگ در اغلب اروپا و نقاط ایران مشتعل قشون روس و عثمانی در همدان تا نزدیک قزوین مشغول جنگ می باشند خوانین هم صمصام السلطنه ، سردار اسعد و سردار جنگ و یردار بهادر در طهران ، این بنده با سایر خوانین در چهر محال منتظر حوادث روزگار می باشم این کتیبه به دستور حاجی خسروخان سردار ظفر نوشته شد

کتیبه نسب خوانین بختیاری

واقع در پیر غار ده چشمه که به دستور حاجی علیقلی خان سردار اسعد نوشته شده:

شنیدم که جمشید فرخ سرشت / به سرچشمه بر روی سنگی نوشت /   در این چشمه چون ما بسی دم زدند /  برفتند تا چشم بر هم زدند

چنین گوید که حاج علیقلی خان سردار اسعد اسن حسینقلی خان ایلخانی این جعفر قلیجان این حبیب الله خان ایبن ابدالخان ابن علی صالح خان ابن عبدالخالیل ابن خسرو آقاابن غالب آقاابن حیدر که اجداد من همه وقت به ریاست طایفه هفت لنگ بختیاری برقرار بودند تا زمان پدرم حسینقلی خان ایلخانی که طوایف چهار لنگ و جوانکی گرمسیر و سردسیر و فلارد صمیمه حکومت او شدند . در سنه ۱۲۹۹ مرحوم برادر ارشدم اسفندیار خان سردار اسعد در اصفهان محبوس ماند و حکومت بختیاری و مضافات با اعمام گرام بوده بعد از شش یال برادرم مرخصی و به منصب سردار اسعد منصوب شد. چند سال با اعمام و بنی اعمام دشمنی و جنگهای خونریز کردیک عاقبت صلح کرده متحد شدیم تا کنون که سنه ۱۳۳۲ و سال دهم جلوس اعلی حضرت مظفرالدین قاجار خلدالله ملکه می باشد با وجود وفات چهار نفر از بزرگان بکمال اتحاد مشغول ریاست هستیم . از ثمر اتحاد بر املاک موروثی افزودیم . الان سه ربع چهارمحال و تمام رامهرمز ،زیدون وحومه بهبهان ، املاک زیادی از عربستان ، چندین قریه از برد برد چندین قریه از لنجان و سمیرم ملک زر خرید این خانواده است . از چهار محال ناحیه میزدج و چندین قریه دیگر ملکی من و گرامی برادرم حاجی خسرو خان سالار ارفع است امید که اولاد و احقار ما اتحاد را از دست ندهند

 در پایین این کتیبه نوشته شده : «درتاریخ هفتم محرم ۱۳۳۶ مطابق اول میزان مرحوم سردار اسعد طهران به رحمت ایزدی پیوست لغو شدن الغاب در سال ۱۳۰۴ شمسی به امر مجلس شورای ملی»

منبع: http://zagrose-iran.blogfa.com

نمایش بیشتر

سید محسن مدنی بجستانی

مهندس برق قدرت - فوق لیسانس علوم سیاسی

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا