ویژه های جهان وطنی

عید مبارک تلخ فرخی یزدی

غزلی ازفرخی یزدی این شاعر و روزنامه نگار آزاده  که در نوروز ۱۳۱۸ در زندان قصر تهران، که پس از دعوتش برای شرکت در مراسم نوروز سروده می خوانیم .

سوگواران را مجال بازدید و دید نیست

بازگرد ای عید از زندان که ما را عید نیست

گفتن لفظ مبارکباد طوطی در قفس

شاهد آیینه دل داند که جز تقلید نیست

عید نوروزی که از بیداد ضحاکی عزاست 

هرکه شادی می کند ازدورۀ جمشید نیست 

سر به زیر پر از آن دارم که با من این زمان

دیگر آن مرغ غزلخوانی که می نالید نیست

بی گناهی گر بزندان مرد با حال تباه

دولت مظلوم کش هم تا ابد جاوید نیست

هر چه عریان تر شدم گردید با من گرمتر

هیچ یار مهربانی بهتر از خورشید نیست

وای بر شهری که در آن مزد مردان درست 

از حکومت غیر حبس و کشتن و تبعید نیست 

صحبت عفو عمومی راست باشد یا دروغ 

هرچه باشد از حوادث فرخی نومید نیست

نمایش بیشتر

سید محسن مدنی بجستانی

مهندس برق قدرت - فوق لیسانس علوم سیاسی

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا