دسته‌بندی نشده

استراتژی بیطرفی در سیاست خارجی چیست ؟

بیطرفی سیاسی چیست و چرا کشورها ی بصورت مقطعی و یا دایم اعلام بی طرفی می کنند؟

استراتژی بیطرفی در سیاست خارجی کشورها از زمانهای گذشته وجود داشته است. در تاریخ تمدن بشری سابقه جهت گیری بیطرفی به قدمت جنگ می باشد؛ چنانکه « در قدیمی ترین و معتبرترین تاریخ تمدّن یعنی جنگهای یونانیان، توسیدید چند نمونه از این سیاست راتشریح می کند» واژه بیطرفی در اروپا از قرن پانزدهم میلادی معمول شد و در سال ۱۴۷۸ پرنس نشین لیژ سیاست خارجی خود را بیطرف اعلام نمود. از نظر حقوقی نیز گروسیوس در کتاب حق جنگ و صلح از حقوق بیطرفی یاد می کند. با رشد سرمایه داری و پیچیده شدن روابط بین کشورها و افزایش برخوردهای نظامی بین دول، جهت گیری بیطرفی و تدوین قوانین مربوط به آن بیشتر معمول گردید.«اعلام بیطرفی ایالات متحدهآمریکا توسط جرج واشنگتن، اصول مونروئه و سیاست بیطرفی آمریکا در جنگهای ناپلئون، افق جدیدی در بحث بیطرفی گشود، چنانکه عهدنامه های لاهه در سالهای ۱۸۹۹و۱۹۰۷م اوج این کوشش را می نمایاند

امروزه به دولتی بیطرف گفته می شود که استقلال و تمامیّت ارضی آن بر اساس یک توافق جمعی از طرف دولتهای بزرگ ضمانت شده باشد،مشروط بر اینکه جز در موارد دفاع از اقدام نظامی خودداری نماید. هدف از سیاست بیطرفی تأمین منافع ملّی و دور ماندن از مخاصمات در جنگها می باشند که خود دارای شکلهای متفاوتی است و می توان از بیطرفی مثبت،منفی، موقت و یا دائم نام برد. بیطرفی مثبت حالتی است که دولتها ضمن اعلام این استراتژی برای رفع بحران و ایجاد صلح تلاش می کنند و معمولاً نقش آنها در رفع اختلافت بین المللی حائز اهمیت است و در مقابل، بیطرفی منفی حالت است که با نقش انفعالی،دولتها صر‏فاً خود را از درگیریها کنار می کشند و در شیوه های مختلف حلّ اختلافات بین المللی مشارکت نمی کنند. بیطرفی ممکن است برای مدتی محدود و در یک بحران خاص اتخاذ گردد و یا اینکه کشوری منافع خود را در بیطرفی دراز مدت بیابد، در مورد دوّم دولت مزبور باید از ورود به اتحادیه های نظامی و سازمانهای بین المللی خودداری کرده و منفرداً یا با مشارکت دیگران از اقدامات نظامی علیه دیگران پرهیز نماید. درسال ۱۸۱۵ کنفدراسیون سوئیس بیطرفی خود را رسماً اعلام نمود و از دخالت در جنگ امتناع ورزید و بر اساس چنین شرایطی این کشور به عضویت جامعه ملل در آمد، در حالی که بعد از آن از عضویت سازمان ملل متحد نیز کناره گرفت.
بیطرفی سوئیس به لحاظ پایداری آن جنبه سنتی پیدا کرده است و این سیاست در هر دو جنگ اول و دوم جهانی مورد قبول و احترام نیروهای متخاصم واقع شد. یکی دیگر از شکلهای بیطرفی، جنبش عدم تعهد بود که پس ازجنگ جهانی دوم به عنوان عکس العمل کشورهای جهان سوّمی، در مقابل قطبهای قدرت جهانی که در پیمانهای نظامی ناتو و ورشو تجلّی یافته بودند، اتخاذ گردید. امّا از آنجایی که برخی از کشورهای عضو این جنبش در اتحادیه های نظامی منطقه ای که به نوعی وابسته به قدرتهای بزرگ بودند، عضویت داشتند و یا سیاست خارجی ببسیاری از آنها متأثر از جهت گیریهای ابر قدرتهای شرق و غرب بود، نمی توان برای این استراتژی یک تعمیم کلّی در نظر گرفت

 

اصول بی‌طرفی در جنگ دارای چه اصولی است؟

چهار تکلیف اصلی بر عهدهٔ کشور بی‌طرف گذاشته شده است؛ این تکالیف عبارتند از:

الف)اصل عدم جانبداری از طرفین محاربه

ب)اصل خودداری از دادن کمک مادّی به طرفین محاربه جهت استفاده در جنگ

ج)اصل جلوگیری از اقدامات خصم‌آمیز در محدودهٔ صلاحیت دولت بی‌طرف و ممانعت از استفاده از سرزمین خود به‌عنوان پایگاهی جهت عملیات خصمانه

 

د)اصل پذیرش و رعایت برخی اقدامات محدود کننده که توسط دوَل متحارب علیه تجارت خصوصی دوَل بی‌طرف در دریای آزاد انجام گیرد

 

…………………

منابع:

http://www.ensani.ir

مسئولیت دولتها در برابر تجاوز و نقض اصول حقوق بین‌الملل». در تحلیلی بر جنگ رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران. چاپ اول. تهران: اداره کل حقوقی وزارت امور خارجه، ۱۳۶۷

نمایش بیشتر

سید محسن مدنی بجستانی

مهندس برق قدرت - فوق لیسانس علوم سیاسی

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا