دگماتیسم ، خشکاندیشی چیست
( Dogmatisme) دگماتیسم – جَزمیت، خشکاندیشی
دانش و تاریخ سیاسی :
از واژه دگم به معنای حکم جامد آیه آسمانی، فرمان لایتغیر مشتق است و به آن شیوه و اسلوب تفکر اطلاق می شود که پایه آن مفاهیم تغییر ناپذیر، فرمول ها و دستورهای متحجر بدون توجه به دستاوردهای تازه علم و عمل، بدون توجه به شرایط مشخص زمان و مکان است.
روش اندیشهگری غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی، که بر بنیاد باورهای جزمی روایت شده، یعنی نظرات، برهانها و باورها استوار است، باورهای ثابت را بمثابه حقایق همیشه همان و همه جا درست، میانگارد بی این که آنها را در روندهای تاریخیِ شناخته شده مورد آزمون و آزمایش قرار دهد، بی این که بر بنیاد دانشهای تازه و آموزههای عملی نوین به بازبینی درونمایه حقیقت آنها و ارزش معرفتی آنها بپردازد.
از نظر فلسفی دگماتیسم اصل مشخص بودن حقیقت یعنی وابستگی حقیقت را به شرایط زمانی ومکانی نفی می کند. در فلسفه معاصر، دگماتیسم وابسته به گونه های ضد دیالکتیکی است که تکامل و تحرک جهان و رشد اشیاء و پدیده ها را نفی می کند
یکی از علل دگماتیسم عدم درک این نکته است که قوانین دیالکتیک رشد، در شرایط مختلف تاریخی، در اشیاء و پروسه های مختلف، به صور مختلف ظاهر شده وعمل می کند. از نظر تاریخی پیدایش دگماتیسم وابسته به پیدایش ادیان و باور به آنست که حقایق جاویدان و فرامین انتقاد ناپذیر و اجباری برای همه کس وجود دارد.
این طرز فکر تفکر تعبدی سپس به فلسفه و علم و سیاست سرایت کرده است. از نظر سیاسی دگماتیسم منجر به علل سکتاریستی، تحجر، نفی مارکسیسم خلاق، ذهنی گری و نادیده گرفتن حقایق موجود و شرایط تغییر یافته، جدایی کامل تئوری و عمل می شود.
دگماتیک ها شرایط متغیر رشد را در نظر نمی گیرند، لجوجانه به فرمول های جامد و کهنه می چسبند که پاسخگوی شرایط دیگری بوده اند. یک وجه مشخصه دگماتیک ها به کار بردن جمله پردازی های انقلابی نما، چپ نما و افراطی گری و شعار پراکنی دور از عمل است که هرگز منجر به یک سیاست و روش واقعا ً ثمر بخش نمی شود